یک روز برفی
روزهای سرد زمستان میگذره و هر روزش پر از خاطره های زیبا و شیرینه ،دیگه کم کم باید به فکر مقدمات عید باشیم.حسابی برف اومده،شما هم عین خودم عاشق برفی،برا همین....
تو یه روز زمستونی قشنگ من و تو وبابایی رفتیم بیرون،واز هوای دلچسب و پاک میرعدیل (کوهستان)لذت بردیم.دیدن ذوق و اشتیاق شما هم خوشی مارو چندین برابر کرد با اینکه از شدت سرما لپات قرمز شده بود ولی رضایت نمیدادی سوار ماشین بشی خلاصه اساسی اکسیژن و هوای پاک به رگ زدی،وتا میتونستی برف بازی کردی
وای نمیدونی چه لذتی داره با یه پسر پر انرژی و پر نشاط روی برفا قدم زدن و بازی کردن.خدا این لحظات ناب و بدون تکرار رو نصیب همه مامانا کنه.امین
خیلی زیاد دوست دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی