الیارالیار، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

الیار،هدیه تکرار نشدنی من

یک قدم بزرگتر شدی

1393/12/11 14:04
نویسنده : مامان مهدیه
316 بازدید
اشتراک گذاری

مرد کوچولوی مامان میدونم قطع این وابستگی هنوز 2 ماه برات زود بود اما به خاطر اینکه شبها تقاضات زیادتر بود و خوب غدا نمیخوردی و خیلی خیلی به شیر من وابسته بودی با نظر دکتر تصمیم  بر این شد که از یک اسفند استارت این پروژه (از شیر گرفتن)رو بزنم.همه تلاشم رو کردم تا اسیبی بهت نرسه.سعی کردم به تدریج باشه برا همین طول کشید و چون همه جا گفتن کودک نباید بترسه یا احساس گناه کنه از ابزار ناراحت کننده و ازار دهنده استفاده نکردم......متاسفانه اخرا چون با دراومدن دندون کرسی و بیماری همراه شد خیلی اذیت شدی.یه ریز گریه میکردی و باید حتما بغلم میبودی.شبها زیاد بهونه میگرفتی و ....بالاخره کنار اومدی و این روزها تمووم شد.دیگه از غنچه به گل تبدیل شدی نفسم

از حال و هوای خودم بگم...مادر بودن سخترین کار دنیاست،گاهی اونقدر دلم میگرفت و میخواستم بلند بلند گریه کنم،بخاطر اون نگاه معصومانه ای که به مامانی داشتی ولی چاره ای نبود..به هر کسی می رسیدی به زبون خودت دردودل میکردی و میگفتی ایار بزرگه می می اخی شده نیس،تموم شده...

ماشالله هزار ماشالله دیگه یه مرد با کمالات شدی.و یک قدم بزرگ،بزرگتر شدی،هم برای من سخت بود و هم برای تو اما از یه لحاظ دیگه شیرین بود،ازین نظر که باعث شد به یک استقلال بزرگ دست پیدا کنی.مبرکت باشه پسر مستقل مامان....بهت افتخار میکنم و صمیمانه ازت تشکر میکنم که خوب همکاری کردی .اخرین باری که می می خوردی 2اسفند 94ساعت 10شب

فدایی داری الیار جووونم

 

پسندها (14)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

مامان الیار
13 اسفند 93 10:50
الهی قربونت برم الیار جونم که یه قدم بزرگتر شدی. افرین که با مامانی همکاری کردی عکساتم خیلی خوشگلن عسلم
مهتاب مامان اشکان
13 اسفند 93 11:07
الههههههههههههههی نازی ایار جونم وای وای این پروژه از شیر گرفتن خیلی پروژه سختیه.شب اولی که به اشکان دیگه شیر ندادم نمیتونست خوب بخوابه همش بیدار می شد و گریه میکرد . خدائیش خودم هم گریه میکردم و عذاب میکشیدم .ولی چاره ای نبود . خدا رو شکر که الیار جون هم این مرحله را به اتمام رسوندند. مبارکش باشه دوستت دارم عزیز خاله و میبوسمت
مامان ریحانه
13 اسفند 93 11:29
اول اول من موندم از اینکه مهدیه جون چرا پست قبلت برای من به روز نشده بود در عجبم از این امر و بعد اینکه خیلی ناراحت شدم از مریضی الیار جونم اگه میشد این ویروس رو بگیرم خودم با دستای خودم خفش میکردم چرا که نازنین ما را هم گرفتار کرد این ویروس خبیث خدا را هزار مرتبه که الان الیار جون خوب شده و لاغریشم با تقویت کردن دوباره خوب میشه به امید خدا و برویم سراغ بزرگ مرد کوچکمان که با پدیدار شدن حس مردانه در وجود نازنینش می می را با افتخار کنار گذاشت و به صراحت اعلام میکند که بزرگ شده و می می بده فدای این بزرگ مرد کوچک
تم پارتی
13 اسفند 93 12:33
با سلام تم پارتی ارئه دهنده انواع تم های تولد . تقویم سال 94 با عکس کودک عزیزتان. و کارت های تبریک سال نو با عکس کودک . با قیمت های مناسب و کیفیت بالا همچنان امسال نیز یا طرح های متنوع تقویم تک برگ و چهار برگ و 12 برگ در خدمت شما هستیم temparti.ir
عمه فروغ
13 اسفند 93 22:44
مستقل شدنت مبارک الیار گلم ان شاا.. در همه مراحل زندگیت موفق باشی عزیزم خوشحالم که این مرحله رو هم با پیروزی پشت سر گذاشتی عکس هات هم خیلی خوشگل شده بزرگ مرد کوچک
مامان آروین
16 اسفند 93 8:36
سلام عزیزم. ماشالا الیار جون برای خودش مردی شده. آروین من که هنوز شیر خودم رو می خوره ولی خیلی کم و وابسته شیر من نیست. امیدوارم الیار جون همیشه موفق باشه.
مامان مهدیه
پاسخ
سلام ممنون از لطفت....خوبه که اروین جان خیلی وابسته نیست براتون انشالله راحتتر میشه
مامان روژینا
16 اسفند 93 9:04
مبارک باشه عسل خاله وای مهدیه جون به نظرم از شی گرفتن بچه ها سخت ترین کار دنیاسبیشتر از اینکه نی نی دلتنگ می می بشه خود ما دلتنگ شیر خوردنشون میشیم. من که واقعا دلم میگیره احساس خیلی خوبی بود شیر خوردن جوجه کوچولو به هر حال یه مرحله از زندگیه که باید پشت سر گذاشته بشه انشااله به سلامتی
مامان مهدیه
پاسخ
ممنونم واقعا سخت بود...مادر بودن قبل همه شیرینیهاش خیلی سخته تقدیم به روژینا جوووونم
مامان ويانا
16 اسفند 93 10:12
هزار ماشاء اله چه گل پسر نازی
مامان ويانا
16 اسفند 93 10:13
ای جانننننننننننم چه خواب نازی کرده این فرشته کوچولو
مامان مهدیه
پاسخ
ممنونم خدا ویانا جوووون رو حفظ کنه
مامان آنیسا
17 اسفند 93 8:34
خوب کاری کردی مامانی شیرشو گرفتی چون بعداز عید هوا گرم میشد و بیشتر اذیت می شد دیگه غذا خوردنش بهتر میشه
مامان مهدیه
پاسخ
مچکرم عزیزم بله غذا خوردنش بهتر شده شکرخدا. تقدیم به انیسای گلم
ایلیـــا جون
18 اسفند 93 0:33
آخـــی ... این بچه ها رو میخوان از شیرن بگیرن انقدر دلم براشون میسوزه میشن شبیه معتادی که قراره ترک کنه الیـــار جون آفرین به تو شیر مـــرد که خوب با این قضیه کنار اومدی و می می رو بیخیال شدی شهربازی حسابی بهت خوش گذشته ها ... امیدوارم همیشه خوب و خوش باشی عزیزم
طناز (مامان آروين)
18 اسفند 93 9:38
اي جااااااااااااااااااااااااااااااااااااانم. مثه فرشته ها خوابيدي.. توووووووووووووووووووووس
مامان مهدیه
پاسخ
مرسی طناز جووونم....الهی فدای اروین قند عسل