لجبازی های شیرین
مدتیه که پسرک خونه ما،اون پسر حرف گوش کن مامان نیست مدام در حال لج کردنه..... این روزها خیلی حساس و بهانه گیر شدی .سر هر چیزی جیغ و داد راه میندازی وخیلی خیلی لجبازی میکنی،صحبت های ماهم فایده نداره....بهت میگم برو اتاقت هر وقت گریه ت تموم شد بیا بیرون،دهنتو محکم میگیری و میگی دیگه صدام نمیاد میگم چرا اینقدر گریه میکنی میگی دوست دالم.
همش در حال جلب توجه منفی هستیخودتو میندازی رو زمین ،میگی مامان اوتادم مردممیگم خدا نکنه این چه حرفیه الیار .....بعدش دستاتو میاری بالا یعنی بغلت کنم.باهم داشتیم بازی میکردیم یه لحظه اومدم سری به غذا بزنم...دیدم دستتو گذاشتی رو سرت میگی مامان سرم گیج میره.....اکثرا الکی سرفه میکنی میگی مامان ایار سوفه کرد زود بیا.یا خودتو پشت مبل یا زیر پتو قایم میکنی میگی مامان ایار گم شده ...بعضی وقتها میگی مامان یخ زدم بیا،
بردمت برات لباس عید بگیرم یه بلیز پوشوندم قشقرقی بپا کردی که نگو میگفتی مامان دغ کردم بریم.فروشنده کپ کرده بود منم هاج و واج داشتم نگات میکردم.کل روز میچسبی بهم حتی راضی نمیشی یبار با بابایی بری دسشویی،تا بابا میاد میزنی زیر گریه که مامانی بیاد،بابا بروخواب شبت هم بهم خورده نصفه شب بیدار میشی و بهونه میاری که شیر میخام،تا میارم میگی اب میخوام،چاچای میخواماخر سرهم در حال تماشای مکویین دوباره خوابت میبره....
ماهم همه جوره سرگرمت میکنیم تا ایام به کامت باشه ....دیگه مرز مهربانی وسخت گیری و اقتدار و مقاومت وخیلی چیزای دیگه رو نمیدونم سرمشق این روزهام صبره...فقط میخوام این مرحله رو هم بدون کوچکترین اسیبی بهت ،پشت سر بزاریم...چون اینو خوب میدونم بعد از خدا من باید مواظبت باشم و هر گزندی بهت برسه مسیولش منم.....وگرنه لجبازی هاتم مثل خودت شیرینن
مادر بودن قبل از همه زیباییهاش سخته.انشالله بعنوان مادر به درستی بتونم مدیریت کنم.بعضی وقتها هم با حالت غریبانه ای می گی می می،البته کم پیش اومده،دلم میخاد گریه کنم...نمیدونم این لجبازی هات بخاطر می میه یا طبیعته سنته؟؟رفته بودم مهمونی و شما پیش بابایی موندی،همش دغدغه داشتم،همش فکرم مشغول این بود که الان داری چیکار میکنی؟گرسنه ای،حالت خوبه،ناراحت نیستی،خوابت نمیاد،و هزار پرسش دیگه.........خدا کنه مقطعی باشه...خدایا کمکم کن،بیشتر از هر وقت دیگه
دوستای گلم تغییر رفتار الیار نگرانم کرده دعا کنید زود بهتر شهخوشحال میشم راهنماییم کنید
الیار جووونم شیشه ی عمر منی و همه ارزویم سلامتی توست
روزمرگی های الیاری
خونه قاقا بابا....الیار در حال کمک به قاقابابا
هیت رفته بودیم خونه عزیز
اماده برای اب بازی و عشق و حال
قربون بره مامانش
عاشق خنده های از ته دلتم